PDF نسخه کامل رمان در جوار شیطان
نویسنده پروانه قدیمی
ژانر عاشقانه
دانلود آسان رمان با لینک مستقیم دانلود فایل PDF – آخرین ویرایش سازگار با همه گوشی ها و سیستم های کامپیوتری
خلاصه
بی وفا ،رفتنت را چگونه باور کنم سالهای انتظار را چگونه توصیف کنم درد بودنم، از رفتن تو، جان سوز تر حسرت آغوشت را چگونه باور کنم شرابی از درد نوش کردم و خندیدی لبهای خاموشت را چگونه باور کنم ضجه هایم را شنیدی و اشک ریختی چشمهای فرو بسته ات را چگونه باور کنم
قسمتی از رمان
سریع آماده شد . قبل از آمدن آرش باید به دیدن خان عمو می رفت . پیرمرد هر روز چشم انتظارش پشت پنجره می نشست تا او را ببیند . شال سفیدش را روی سر انداخت و از اتاق خارج شد .
مادرش با دیدن او لبخندی زدو با شادی گفت:
-آرش هنوز نیومده؟
به ساعت نگاه کرد و گفت:
-نه ... نیم ساعت دیگه می رسه . تا وقتی آرش برسه من به خان عمو سربزنم . امروز وقت نکردم پیشش برم .
مادرش سری تکان داد و گفت:
-به اون هلمای ورپریده بگو بیاد خونه و کمکم کنه ... از صبح رفته پیشه خان عموت و برنگشته ...
پوفی کشید و گفت:
-خوبه اونجا هم میره کاری نمی کنه ، دختره ی تنبل .
از خانه ی کوچکشان که خانه ی سرایداری آن باغ منزل قدیمی به حساب می آمد بیرون آمد و به سمت عمارت خان عمویش رفت . دو سالی می شد از روی اجبار در این خانه باغ قدیمی که از زمان قاجار نسل به نسل به خان عمویش رسیده بود ، ساکن شده بودند .
خان عمویش از طرف مادری ،با پدرش برادر ناتنی بود . اما از برادر تنی
مهربان تر و مسئولیت پذیرتر بود .مادر بزرگش در جوانی با دو بچه بیوه میشود . در آن دوران دو پسرخردسال داشت . یک سال از مرگ شوهرش میگذرد و با فشارهای خانواده ، به عقد برادرشوهرش در می آید . پدر بزرگ اوبا اینکه از همسرش کوچکتر بود اما مردانه ، فرزندان برادرش را زیر بال و پر خویش گرفت . حاصل ازدواجشان یک پسر و یک دختر بود .
بعد از مرگ پدربزرگش ، صادق برادربزرگتر بود و خواهر و برادرانش را
زیروبال و پر خویش گرفت . این عمارت قدیمی و بزرگ از پدرش به او ارث
رسیده بود .
#نسخه_الکترونیکی_کمک_در_کاهش_تولید_کاغذ_است. #اگر_مالک_یا_ناشر_فایل_هستید، با ثبت نام در سایت محصول را به سبدکاربری خود منتقل و درآمدفروش آن را دریافت نمایید.
تعداد مشاهده: 13 مشاهده
فرمت محصول دانلودی:.pdf
فرمت فایل اصلی: PDF
تعداد صفحات: 1073
حجم محصول:5,738 کیلوبایت